مسئولیت پذیری
رادیو بهره وری - Un podcast de reza joshan

Catégories:
وقتی در یک روز چندین اتفاق مشابه رخ بدهد، ناخودآگاه ذهن درگیر موضوع می شود؛ ماجرا از این قرار بود که صبح به اتفاق همکارم در قالب تیم پیمانکار در جلسه ای به میزبانی کارفرما شرکت کردیم، کارکنان کارفرما تعهداتشان را در پروژه انجام نداده بودند اما در جلسه که در حضور مدیرعامل شان برگزار شده بود سعی داشتند تیم ما را مقصر جلوه بدهند، اتفاقاً برعکس امور دیگر در این مورد بسیار با هم هماهنگ بودند و شاهد یک کار تیمی بسیار زیبا و حرفه ای بودیم! من مستندات و صورت جلسه های امضا شده ای داشتم که با ارائه آن ها کاملاً موضوع مشخص می شد، اما دو دل بودم که در حضور مدیر عامل کارفرما، این مدارک را مطرح کنم یا نه، چرا که سه نفر از کارکنانی که وظایف شان را انجام نداده بودند خیلی در تلاش بودند که ثابت کنند مشکل از تیم مشاور بوده! بعد از گذشت مدت زمانی از جلسه، گفتم چرا دنبال مقصر هستیم؟! به هر حال از برنامه زمان بندی پروژه عقب افتاده ایم و باید با همفکری و همکاری، این عقب افتادگی را جبران کنیم؛ یکی از آن سه نفر گفت ما می خواهیم ریشه یابی کنیم که از این به بعد مشکلات مشابه اتفاق نیفتد! اما دو نفر دیگر تقریباً سکوت کردند و اجازه دادند من صحبتم را تمام کنم. ادامه دادم: ریشه یابی هم برای حل مسئله است اما اولین اقدام برای حل مسئله این است که موضوع پیش آمده را رفع و حل کنیم و سپس به فکر حل ریشه ای و اقدامات بعدی مربوطه باشیم. و قبل از اینکه کسی فرصت پیدا کند حرفی بزند ادامه دادم: بیایید در وهله اول با همکاری هر دو تیم (کارفرما و مشاور) این مسئله (عقب افتادن از برنامه) را جبران کنیم و بعد تیمی برای پیدا کردن ریشه های مسئله و راه حل های مربوطه تشکیل دهیم و اقدامات لازم توسط آن تیم انجام گیرد. ------------------------------------- عصر همان روز در مسیر برگشت به منزل، خودروی جلویی من با یک موتورسیکلت تصادف کرد؛ تصادف خیلی کوچک بود و خوشبختانه هیچ کس آسیبی ندید و خسارت مالی هم در بر نداشت اما راننده خودرو و موتور سوار با هم گلاویز شدند و همدیگر را مقصر می دانستند تا اینکه مردم آنها را از هم جدا کردند. ------------------------------------- همان شب، همسرم ، کم شدن نمره ریاضی پسرمان را به گردن معلمش انداخت و معتقد بود این معلم ریاضی، سابقه کمی در تدریس دارد و از همین جهت روی تدریسش مسلط نیست! ------------------------------------ شب وقتی اتفاقات آن روز را با خودم مرور می کردم، به این نتیجه رسیدم که ریشه اصلی همه آنها، نظام آموزشی کشور است که به صورت مناسب و شایسته ای عمل نکرده و انگار هیچ کس مسئولیت خودش، رفتارش و اتفاقاتی که برایش می افتد را بر عهده نمی گیرد. جرقۀ ذهنی آن شب، تا الان که حدودا شش سال می گذرد، به شدت روی زندگی من تأثیر گذاشته است! قبل از آن بارها از اساتید مختلف شنیده بودم که برای موفقیت باید ابتدا مسئولیت خود و زندگی ات را بر عهده بگیری و من همیشه فکر می کردم این ویژگی را در ذهنم و رفتارم پرورش دادم اما آن شب یکدفعه متوجه شدم که خودم هم دارم تقصیر را به گردن آموزش و پرورش می اندازم! از یک طرف خنده ام گرفته بود و از طرف دیگر ناراحت کننده بود؛ چقدر راحت و ناخودآگاه ما برای فرار از "اقدام کردن"، مسائل را به گردن بقیه می اندازیم! برای نجات از این ویژگی (فرار از مسئولیت)، دو اصل را برای خودم در نظر گرفتم و با تمرین زیاد، تقریباً الآن این دو اصل در ذهنم به شکل عادت درآمده و با وجود این دو اصل، اصولاً حالم خوب است این دو اصل در رابطه با مسئولیت پذیری را با شما در میان می گذارم و امیدوارم برای شما هم مفید و مؤثر واقع شود: ادامه و توضیحات بیشتر: http://rezajoshan.com/post/190