وسواس مدیریتی

رادیو بهره وری - Un podcast de reza joshan

Catégories:

  سالها پیش مشاور مدیرعامل یکی از شرکت های بزرگ در صنعت برق بودم بعد از مدتی متوجه شدم که ایشان در هر فعالیتی و در تمامی جزئیات دخالت دارند از طرفی هم دائما از کمبود وقت و مشغله زیاد و نرسیدن به امور شخصی و خانواده گله مند بودند بعد از مدتی در یک جلسه خصوصی به ایشان گفتم که شما وقتی در تمامی تصمیمات دخالت می کنید و حتی بعد از تصمیم گیری هم ماجرا را قدم به قدم پیگیری می کنید طبیعی است که وقت کم می آورید پاسخ ایشان در آن مقطع باعث شد فی البداهه اصطلاحی را همانجا اختراع کنم که بعدها در کتاب تا مدیریت هم به این اصطلاح اشاره کردم ایشان پاسخ را در قالب این مطلب دادند: در طول سال و به صورت روزمره همسرم خریدهای منزل را انجام می دهد اما وقتهایی که مهمان داریم من دلم شور می زند و خودم خریدها را انجام می دهم پرسیدم وقتی همسرتان به صورت روتین، خریدها را انجام می دهند مسلما از قیمت ها و کیفیت و محل مناسب برای خرید اقلام، بیشتر از شما اطلاع دارند و علی القاعده باید خرید را بهتر از شما انجام دهند، اینطور نیست؟ جواب دادند بله همینطور است اما من برای اینکه دلم آرام بگیرد خودم خرید می کنم! اصطلاح فی البداهه من این بود که وقتی صحبت مان به اینجا رسید به آقای مدیر عامل گفتم شما دچار وسواس مدیریتی هستید! وسواس مدیریتی از نظر من یعنی حالتی که یک مدیر فکر می کند برای اینکه کاری به نحو مناسب انجام گیرد باید خودش درگیر آن کار باشد حالا یا انجامش دهد و یا نظارت کاملا مستقیمی روی آن کار داشته باشد بعدها متوجه شدم فقط مدیران نیستند که دچار چنین وسواسی هستند بلکه افراد غیر مدیر هم ممکن است چنین عارضه ای داشته باشند که چند نمونه را خدمتتان عرض می کنم: پدر یا مادری که در تمام تصمیمات، فعالیت ها و جزئیات مربوط به فرزندش در تمامی سنین دخالت می کند و نمی گذارد فرزندش، زندگی خود را تجربه کند در زمان دانشجویی در خوابگاه، افراد زیادی را دیدم که وقتی فشار والدین بالای سرشان نبود، دیگر درس نخواندند و کاملا معلوم بود که تا این مرحله را با فشار والدین آمده بودند. همسری که در تمامی امور همسرش با بهانه هایی مثل مشارکت یا تفاهم یا همکاری دخالت می کند مثلا آقایی را می شناسم که معتقد است به خاطر راحتی همسرش، تمامی کارهای بیرون از خانه را انجام می دهد در حالی این آقا دانسته یا ندانسته با این کار، همسرش را از ارتباطات اجتماعی محروم ساخته است معلمی که در تمامی جزئیات درس خواندن شاگردانش و حتی شیوه مطالعه آنها دخالت می کند فردی که برای رسیدن به هدفش اکراه دارد از دوستش کمک بخواهد و ترجیح می دهد همه کارهایش را به تنهایی انجام دهد اینها همه مثال هایی هستند از وسواس مدیریتی در واقع کسی که وسواس مدیریتی دارد نمی تواند به دیگران اعتماد کند و کاری را به آنها بسپارد که این موضوع در مدیریت خودش را خیلی بیشتر نشان می دهد و باعث اختلالات و عوارض جبران ناپذیری در شرکت ها می شود. زمانی یک منشی داشتم که نامه هایم را تایپ می کرد، یادم می آید که هر نامه ای که تایپ می شد، پرینت می گرفت و برایم می آورد و من در هر بار تصحیح نامه ها، تعدادی اصلاح انجام می دادم و شاید به جرأت بتوانم بگویم که برای هر نامه به طور میانگین، چهار یا پنج دفعه نامه تغییر می کرد تا جایی که به این فکر افتاده بودم دیگر نامه ها را برای تایپ به او ندهم و خودم تایپ کنم تا در وقت صرفه جویی شود! اما بر اساس همین نظریه وسواس مدیریتی تصمیم دیگری گرفتم، یک روز صدایش کردم و گفتم من دیگر نامه را کنترل نمی کنم، لطفاً با مسئولیت خودت ارسالش کن؛ ابتدا می ترسید قبول کند اما به او اطمینان دادم که از عهده این کار بر خواهد آمد. جالب است که چند باری همان اوایل اشتباهاتی رخ داد اما در عوض سالها من از تایپ و اصلاح نامه ها آزاد شدم؛ در واقع تا وقتی که من نامه ها را اصلاح می کردم او از این بابت خیالش راحت بود که نامه ای دارای اشتباه به دست مشتری نمی رسد و بنابراین دقتش در تایپ کم می شد. در ادامه چند تا از دلایل وسواس مدیریتی را با هم مرور می کنیم ادامه در وبلاگ :  http://rezajoshan.com/post/207