اگرچه باده فرح‌بخش و باد گل‌بيز است ۰۴۱

رواق / Ravaq - Un podcast de فرزآن

غزل نمره ۰۴۱مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان اگر چه باده فرح‌بخش و باد گل‌بيز است به بانگ چنگ مخور می که محتسب تيز است صراحی‌یی و حريفی گرت به چنگ افتد به عقل نوش که ايام فتنه‌انگيز است در آستين مرقع پياله پنهان کن که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ريز است به آب ديده بشوييم خرقه‌ها از می(ز رنگ باده بشوییم خرقه‌ها در اشک)که موسم ورع و روزگار پرهيز است مجوی عيش خوش از دور باژگون سپهر که صاف اين سر خم جمله دردآميز است سپهر برشده پرويزنی‌ست خون‌افشان که ريزه‌اش سر کسری و تاج پرويز است عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ بيا که نوبت بغداد و وقت تبريز استSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy