همای اوج سعادت به دام ما افتد ۱۱۴
رواق / Ravaq - Un podcast de فرزآن
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۱۱۴مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلنهمای اوج (برج) سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذری بر مقام ما افتد حبابوار براندازم از نشاط کلاه اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد شبی که ماه مراد از افق (طلوع کند) شود طالع بود که پرتو نوری به بام ما افتد؟ به بارگاه تو چون باد را نباشد بار کی اتفاق مجال سلام ما افتد(ملوک را چو ره خاکبوس آن در نیستکی التفات به حال سلام ما افتد)چو جان فدای لبت شد خيال میبستم که قطرهای ز زلالش به کام ما افتد خيال زلف تو گفتا که جان وسيله مساز کز اين شکار فراوان به دام ما افتد به نااميدی از اين در مرو بزن فالیبود که قرعهی دولت به نام ما افتد ز خاک کوی تو هر (دم) گه که دم زند حافظ نسيم گلشن جان در مشام ما افتدSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy